این جانب مونارک.
متولد یکی از روزهای خدا توی یکی از ماههای سال ۶۸.
دانشجوی پزشکی یکی از دانشگاههای تهران و عاشق درس و دانشگاه...
غالبا هایپر اکتیو و چند روزی هر چند ماه یک بار منفعل!
اصولا در هر شرایطی کلیه ی سلول های خاکستری مغزم رو به کار می گیرم تا کارهای هیجانی انجام بدم...
از روزمرگی متنفرم و جز در شرایطی که منفعلم بهش دچار نمی شم...
از اینجا برای نوشتن فورانات مغزیم استفاده می کنم...
اول و آخرش اینکه خیلی مرسی که برای سیاهه های من وقت گذاشتید...
ادامه...
آره. تو نباشی یکی دیگه هست... ولی اون یکی دیگه هیچ وقت تو نمیشه!
پ.ن:من اضافه بار که نداشتم هیچ... ایران ایر باید برای ۱۰ کیلوئی که کم داشتم بهم تخفیف هم میداد :دی
این خوبه!
پس معلومه سوغاتی منو نیوردی...
اگه هنوز غمگینه اون دیگه مشکل توئه به من ربطی نداره !
باشه تسلیم...
همینم کلی غنیمته...
اما نوشته هاش کو؟
زندگی .....
واقعیت تلخیه
اینکه نباشی یکی دیگه هست ....
...
سلام دوست عزیز.قسمت یازدهم خاطرات کدر آپ شد.منتظر نظرتم دوست من[گل]
coming soon
سلام.
پروین: دختر خاله ام
سینا و پیمان : پسر خاله هام
نگار: خواهرم
خیلی خیلی مرسی...
خانوم مونا چی؟
مونارک میدونی یعنی چی؟...
سه تا از معانیش رو می دونم...
۱.نوعی پروانست که که مایلها بدون استراحت پرواز می کنه...
۲. دوست عزیز ی که یزدی بودن می گفتن یعنی مناره ی کوچیک...
۳. مونارک یعنی من!
مونارک فقط یعنی تو :)
ضعف کردم...
اینقدر لوسم نکن...
سلام
بالاخره امتحانام تموم شد و من اومدم.
این عکس خیلی دلمو سوزوند
سلام
خوش اومدید
آخی...می خواید برش دارم؟