لیوان چای

وقتی چند شبه درست نخوابیدی و توی حیاط دانشگاه روی نیمکت توی اون هوای سرد منتظر ساعت ۱۰ می مونی که بری سر کلاس و سرت رو می زاری رو کیفت و کم کم داره خوابت می بره هیچ چیز لذت بخش تر از اون نیست که صدایی آروم تو رو به خودت بیاره و وقتی سرت رو بلند می کنی اون رو ببینی با دو لیوان چای: بخور گرمت می کنه... 

نظرات 4 + ارسال نظر
میثم سه‌شنبه 7 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 10:03 ب.ظ http://mee04.blogfa.com

سلام دوست عزیز
وبلاگ جالبی داری
این پستت هم خیلی خوب بود.
اگه واقعا دوست داری با راحتترین کار پولدار بشی
بیا تو وبلاگ ما

اگر هم نخواستی پولدار شی, بازم به ما سر بزن.
پیشنهاد میکنم به دو وبلاگ زیر هم سر بزنی
http://mee04.blogsky.com/
http://mee04.mihanblog.com/
ممنون

امیر سه‌شنبه 7 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 11:12 ب.ظ

لوزم شده مثل صا ایران فقط بر عکسش !
هر روز بدتر از دیروز ....دینگ دینگ!
منم هی هرچی داره بدتر میشه لوزم دارم بیخیالتر میشم مثل این احمقا !! نه دکتر رفتم نه ظاهرا فعلا قصدشو هم دارم که برم ! اون یکی لوزمم داره سولاخ میشه ! این دنیا یخورده بلا ملا سرمون بیاد شاید بار گناه اون دنیامون کمتر شد .....
......

فکر نکنم جور خاصی حرف بزنم ....! خودمم نمیدونم کلا چی میگم زیاد جدی نگیر حرفامو ....

بقول رضا عطاران ( توی فیلم کلاهی برای باران: ژیشنهاد میکنم اگه ندیدی ببینیش !)، ظاهرا بدجوری سوریدیا ....

مراقب خودت باش
فعلا

عمرا!
۱٪ فکر کن من سریده باشم!

سید مجیب پنج‌شنبه 9 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 07:59 ب.ظ

؟؟؟
هوا بس ناجوانمردانه سرد است....

تینا شنبه 11 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 08:16 ق.ظ http://do0stan.blogfa.com

خوش به حالت. چه حال خوبیه اون لحظه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد