این جانب مونارک.
متولد یکی از روزهای خدا توی یکی از ماههای سال ۶۸.
دانشجوی پزشکی یکی از دانشگاههای تهران و عاشق درس و دانشگاه...
غالبا هایپر اکتیو و چند روزی هر چند ماه یک بار منفعل!
اصولا در هر شرایطی کلیه ی سلول های خاکستری مغزم رو به کار می گیرم تا کارهای هیجانی انجام بدم...
از روزمرگی متنفرم و جز در شرایطی که منفعلم بهش دچار نمی شم...
از اینجا برای نوشتن فورانات مغزیم استفاده می کنم...
اول و آخرش اینکه خیلی مرسی که برای سیاهه های من وقت گذاشتید...
ادامه...
تهران شهر پلیدی است ولی جا برای گشتن زیاد داردَ شروع کن در این روزها خود تهران را بگرد چندین روز زمان لازم است خود تهران را گشتن!! مثلا تا حالا به موزه ی زمان رفتین؟ تو زعفرانیه است. اشیای تو موزه چندان چنگی به دل نزد ولی خود بنای موزه شاهکار بود. بروی ببین!
عجب ... خسته نباشید :)
شاید جور شد مسافرت هم رفتید :)
خوش به حالتون که لا اقل مهمان دارید.
می خواید تقسیمشون کنیم؟
نصف نصف قبوله؟
زیاد سخت نگیر همیناست که بعداْ برات خاطره میشه ;)
حال و هوای نوشته هات عوض شده
فکر کنم خوبه
شاد باشی همیشه
مگه شما سیدی؟؟؟
نه
تهران شهر پلیدی است ولی جا برای گشتن زیاد داردَ شروع کن در این روزها خود تهران را بگرد چندین روز زمان لازم است خود تهران را گشتن!!
مثلا تا حالا به موزه ی زمان رفتین؟ تو زعفرانیه است. اشیای تو موزه چندان چنگی به دل نزد ولی خود بنای موزه شاهکار بود. بروی ببین!
zaq dige chie???