این جانب مونارک.
متولد یکی از روزهای خدا توی یکی از ماههای سال ۶۸.
دانشجوی پزشکی یکی از دانشگاههای تهران و عاشق درس و دانشگاه...
غالبا هایپر اکتیو و چند روزی هر چند ماه یک بار منفعل!
اصولا در هر شرایطی کلیه ی سلول های خاکستری مغزم رو به کار می گیرم تا کارهای هیجانی انجام بدم...
از روزمرگی متنفرم و جز در شرایطی که منفعلم بهش دچار نمی شم...
از اینجا برای نوشتن فورانات مغزیم استفاده می کنم...
اول و آخرش اینکه خیلی مرسی که برای سیاهه های من وقت گذاشتید...
ادامه...
وبلاگ خوبی بود.
مرسی.
استادتون حرف قشنگی زده گلم...
حرفشون خیلی تو دید من نسبت به اتفاقات تاثیر داشت...
سلام مونارک عزیز
خیلی دلم براتون تنگ شده بود برا همه دوستای وبلاگی
به خاط تاخیرم هم معذرت
هنوزم با روز و راز می نویسید من که یه مدت زیادی بود پستاتون رو نخوندم واقعا از هیچ کدوم سر در نیوردم
موفق باشید
سلام
ممنون همچنین
...
همچنین