که چی بشه؟
که من لبخند بزنم و بگم آره و تو بگی تموم شد.بهت قول می دم و سعی کنم بشم مثل دخترهای احمق و باور کنم که راسته اون چیزی که هیچ وقت وجود نداشته و صدای آهنگ رو زیاد کنی که بیشتر کر بشم واسه اون چیزایی که می شنوم و هر خزعبلاتی که دلت می خواد بکنب تو مخم و منم خیلی وقت قبلش مغزم و فروخته باشم به یکسری نگاه ساده و بی قانون که فرداش بیای و بگی توهم بود و پارانوئید داشتی و چرندیات کتاب های روانشناسی رو که واسه در رفتن از مخمصه های این چنینی که خودت درستشون کردی و امیدواری به پست آدمهای باهوش نخوری یا اگه می خوری چه می دونم شاید با یه ترفند دیگه یا شاید هم مثل همین بار مثل مارهایی که با نگاه کردن به طعمه هیبتوتیزم می کنن خامشون کرده باشی که نگن چی شد و چرا شد ...
لطفا تموم کن این بازی مسخره ی می خوام و نمی خوام رو...
بیا تا اومدنت شروع یه دوستی باشه...به امید دیدیار.
یه وقت فکر نکنی نوشته هاتو نمیخونم
همشونو همون روزی که آپ میکنی میخونم ولی راستش نمیدونم چی بگم
فقط امیدوارم مشکلات تورو درون خودش غرق نکنه
هرچند با آپهات به نظر میرسه ذهنت غرق مشکلات و اتفاقای حاشیه ی زندیگت شده ولی امیدوارم هسته ی اصلی زندگیت عاری از مشکلات و درگیری با اونا باشه
نزار یه سری مشکلات و تصمیم گیری در مورد اونها باعث ایجاد مفهوم پشیمونی توی زندگیت بشه ....
میدونم میفهمی چی میگم، مطمئنم
فقط بزار زندگی بازیهاشو با تو انجام بده موقع بازی توی با زندگی هم میرسه
به قول معروف گهی زین بر پشت و گهی پشت بر زین
حرف زیاده واسه گفتن ولی بازم به قول معروف مجالی نیست ;)
بابا تو خدای پیچیده نوشتنی ... خب یک کلمه صاف و پوست کنده بگو دردت چیه ... هوای ما کم هوشان رو هم بکن ...
چیز خاصی ننوشتم
پرت شدن کلمات از ذهنم به بیرون بود...
ممنون بهم سر زدی
این قدر منفی نگر نباش
این قدر فکر نکن همه آدمای عوضی هستن و می خوان جات بذارن
مواظب باش دلی رو نشکنی که دیگه قابل بند زدن نیست
من منفی نگر نیستم
فکرم نمی کنم آدمها عوضی هستن!واسه چی باید جام بزارن؟
تمام تلاشم رو می کنم
پارانوئید!
دقیقا پارانوئید اگه اشکالی نداره!