این جانب مونارک.
متولد یکی از روزهای خدا توی یکی از ماههای سال ۶۸.
دانشجوی پزشکی یکی از دانشگاههای تهران و عاشق درس و دانشگاه...
غالبا هایپر اکتیو و چند روزی هر چند ماه یک بار منفعل!
اصولا در هر شرایطی کلیه ی سلول های خاکستری مغزم رو به کار می گیرم تا کارهای هیجانی انجام بدم...
از روزمرگی متنفرم و جز در شرایطی که منفعلم بهش دچار نمی شم...
از اینجا برای نوشتن فورانات مغزیم استفاده می کنم...
اول و آخرش اینکه خیلی مرسی که برای سیاهه های من وقت گذاشتید...
ادامه...
آره منم یاد کبری می افتم بعدش هم حسنک و کوکب خانوم و دهقان فداکار و... البته فقط کبری خانوم تصمیم گرفتا ولی خوب انگار بقیه شخصیت های کتاب فارسی دبستان پشت قباله کبری هستن!!
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سلام.
جالبه بلاگت. من لذت میبرم وقت خوندنش.
به منم سر بزن و اگع مایل بودی بگو تا لینگ کنیم و حلقه ی همرشته ایها رو بزرگتر...
خدا رو شکر
مرسی
خدا رو شکر که راضی ای.
هروقت اسم تصمم میاد یاد کبری میفتم! کبری توی کتاب البته!!!!
کاش همه ی تصمیم ها مثل تصمیم کبری بود...
سلام دکتر
چطوری؟
عطر هوگو را تا به حال تست کردی؟
البته سلیقه ها فرق میکنه!
سلام
مرسی شما خوبید
ممنون از پیشنهادتون
سلام.وبلاگ قشنگی داری.به منم سر بزن.منتظرت هستم.اگه مایل بودی قسمت نظرات بگو که بلینکمت.بابای.
آره منم یاد کبری می افتم بعدش هم حسنک و کوکب خانوم و دهقان فداکار و...
البته فقط کبری خانوم تصمیم گرفتا ولی خوب انگار بقیه شخصیت های کتاب فارسی دبستان پشت قباله کبری هستن!!