الهی ستاره کوچولو

خبر عن قریب عقد ستاره رو شنیدم 

خدا می دونه چقدر واسش خوشحال شدم 

نگفته بود خبریه     

خلاصه اینکه شامو اینا مهمون شدیم 

 

نمی گفت که چی شده.گفت شام مهمون من می خوام یکیو بهتون معرفی کنم... 

جالب بود نامزدش رو هم می شناختم اونم هیچی نگفته بود... 

 

 

همیشه فکر می کردم ازدواج توی این سنها مخصوص شهرستان ها یا افراد با سطح فرهنگی پایینه ولی خیلی از دوستای من عقد کردن یا نامزد دارن 

احساس خوبی نسبت به این قضیه ندارم 

خطرناکه! 

یهو شاید کشکی کشکی عروس شدیم!

مجرد بودنم رو دوست دارم 

حالاحالاها هم نمی خوام با کسی تقسیمش کنم  

فعلا شام بی شام 

  

 

ستاره می گفت:تو هم عروس می زنی خبریه نمی گی ؟ 

اولا که من مثل شما نیستم 

دوما با یک حساب سر انگشتی می شه فهمید که تا ۲۵ سالگی بنده خبری نیست 

اگه قرار بود من اون موقع عروسی کنم باید الان از کسی خوشم اومده بود که روابطمون توی این یک سال بیشتر می شد که بعدش با هم ۲سال دوست می بودیم و تو بهترین شرایط بعد از دوسال تازه می فهمیدیم به درد هم می خوریم یا نه و ۱سال هم نامزدی 

دیدی حالا؟ 

 

 

نظرات 10 + ارسال نظر
داش آکل دوشنبه 18 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 07:47 ب.ظ http://dashakol.blogsky.com/

منم دقیقا مثل تو ام. اولترا هایپر اکتیو:دی
البته نظر خودم درباره ی خودم اینه.

رخصت

خوبه...
دوست می داریم

فرصت

یک دانشجوی پزشکی دوشنبه 18 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 08:25 ب.ظ

ا! حیف شد داشتیم یک عروسی میفتادیما!نمی شه در تصمیمتون تجدید نظر کنین؟دی!

نچ راه نداره

کورش-وفادار دلشکسته ی مرده دوشنبه 18 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 09:05 ب.ظ http://VafadareDelshekaste.Persianblog.IR

خوش به حالش!

چی بگم؟

مانیل(خانومی) دوشنبه 18 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 11:02 ب.ظ http://www.manil65.blogspot.com

یکی از دوستام همیشه میگفت من عمرا زودتر از ۳۰ سالگی ازواج نمیکنم... هر کسی هم که دور و برمون دانشجو بود . ازدواج میکرد رو مسخره میکرد و میگفت اینا درس خون نیستن... شوهر مانع پیشرفته و این حرفها.. اما آخرش چی شد؟ اولین نفری بود که تو کلاسمون ازدواج کرد و همین آدمی میگفت شوهر مانع پیشرفته آنچنان شوهر ذلیله که نگو! :دی

دور از جونی اولش می گفتید بد نبودا...

مهرناز دوشنبه 18 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 11:39 ب.ظ http://beautifulsmile.blogsky.com

منم باهات موافقم
حداقل تا ۲۵ سالگی به کسی شام مام نمی دم!

اوهوم

medisa سه‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 08:46 ق.ظ

chand ta az doostaye manam raftan khoone bakht.eshalla nobate shomam mishe ma ye sham mioftim.

از این دعاهای خیر(!!!) واسم نکنید لطفا
من همین جوری بهتون شام می دم

شهاب سه‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 10:52 ق.ظ http://drbaroooni.blogspot.com

مبارکش باشه
این قده سخت می گیری می ترشیا
اومدیم ۲۵ سالگی دیدین به درد هم نمی خورین

۱دبیرستان یکی از هم کلاسی ها همین حرفو بهم زد

بهتره تا اینکه با کسی ازدواج کرد و بعد فهمید به درد هم نمی خوردیم

جفنگ میرزا سه‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 12:34 ب.ظ http://www.jafangmirza.blogfa.com

ها! همه مشکلات کاش اینجوری بود!
من یکی رو میشناسم که توی ۱ هفته عاشق شد! توی ۱۰ روز پیشنهاد ازدواج داد و....

یعنی ممکنه زمان فشرده بشه!

خوب با کمی فشردگی مشکلی ندارم
ولی نه در این حد

جفنگ میرزا سه‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 06:32 ب.ظ http://www.jafangmirza.blogfa.com

من هم اصلا موافق فشرده سازی نیستم
هر چی باید سر جای خودش باشه
نه دیرتر نه زودتر

اوهوم

ارغوان چهارشنبه 20 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 11:25 ق.ظ

دست به این تصمیم عالیت نمی زنی ها، گفته باشم!

۲۵ سالگی؟
واسه چی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد