دوباره پاییزه
فصل تولد تو!
امروز....
۱ سال دیگه هم گذشت....
می دونی روزهای تولدت یاد این می افتم که گفتی یکی از تولدهام یکی بهم کادو می ده...کسی که انتظارشو ندارم و بعد دیگه تنها نیستم...
چند تا تولد گذشته از اون سال؟
راستی شنیدم هنوز تنهایی...
هنوز اون فرشته که قرار بود بیاد و با همه فرق داشته باشه نیمده؟
تولدت مبارک
خیره به بیرون از شیشه ی ماشین باریدن بارون رو روی برگهای زرد چنار نگاه می کردم
عصبی بود
منو به بوی سیگار دعوت کرد و بی تفاوت از استشمامش مست می شدم
از شدت مستی عقم گرفت شیشه رو کشیدم پایین: خاموش کن اون لعنتی رو!
نبودی نگران شدم
خوشحالم برگشتی
و ناراحتم که باز دپرسی
تولدش مبارک
مرسی شهاب جان
اصلا دپرس نیستم
فقط یه چیزایی رو بهش یاداوری کردم
آخرش تولده ..یا نه..خوشحالیه یا ناراحتی؟؟
تولد اونه
تبریک گفتم و یاداوری کردم که امسال آدم باشه
خوشحالیه
از اون نقاشی معلومه که این تولد چه حالی داره:|
آدمش فلسفی بود
روزای تولدش رو به حساب کتاب می گذرونه
ذهنش درگیر بود
چه تولد غمناکی!
بد نبود
خوش گذشت
تولدش مبارک...
مبارک... مبارک...
با طعم تلخ قهوه...
به ما که فقط چای دادن تو تولد