مثل همیشه چشماشو بست...

می خواستم کار اشتباهی انجام بدم... 

خیلی هم اصرار داشتم توش با وجود اینکه می دونستم بده! 

نشد! 

از اون به بعد هرچی از خدا مواستم گفتم ببین من به خاطر تو اون کارو نکردم... 

خدا هم چشماش رو بست و هیچ وقت به روم نیورد.با وجود اینکه هر دومون می دونیم به خاطر اون نبود 

اگه می شد انجامش می دادم! 

  

 اما اینبار واقعا به خاطر اینه که تو ازم خواستی

نظرات 9 + ارسال نظر
تاپ لیدی چهارشنبه 23 دی‌ماه سال 1388 ساعت 03:59 ق.ظ http://toplady.blogsky.com/

سلام. خوشحال میشم وبلاگ منو ببینید.

سلام.منم خوشحال می شدم بلاگ منو می دیدید

بهرام چهارشنبه 23 دی‌ماه سال 1388 ساعت 04:03 ق.ظ http://finepay.mihanblog.com

اگه خواستی از وبلاگت پول بدست بیاری 1 سری به لینک زیر بزن، اینجوری آمار بازدید وبلاگت هم بیشتر میشه!
فقط کافیه ۱ لینک بزاری توی وبلاگ، پول رو هم توی بانک ایران بهت میده

http://finepay.mihanblog.com

پول هم نمی خوام

امیر چهارشنبه 23 دی‌ماه سال 1388 ساعت 09:26 ب.ظ

روبراهی ؟

مرسی
آره مثل همیشه م.
تو خوبی؟

مانیل خانومی پنج‌شنبه 24 دی‌ماه سال 1388 ساعت 02:09 ب.ظ http://www.manil65.blogspot.com

جالب بود:)

مرسی :)

پادرا پنج‌شنبه 24 دی‌ماه سال 1388 ساعت 11:51 ب.ظ http://www.padra.blogsky.com

خدا چشماش همیشه بازه ..... شما هم کار بدی نکردید .... خودش هم میدونه

چشمهاش رو بست= کنایه از اینکه نادیده گرفت = بخشید

پادرا جمعه 25 دی‌ماه سال 1388 ساعت 03:18 ق.ظ http://www.padra.blogsky.com

میدونم منم برای همین گفتم چشماش بازه !

تا وقتی آدمهای خوب و بخشنده هستند به رحمت خدا امیدار نباش

این تنها چیزیه که بهش امیدوارم
رحمت خدا!
خدا علاوه بر بنده های خوبش خدای منم هست...

یاسین جمعه 25 دی‌ماه سال 1388 ساعت 09:50 ق.ظ http://www.sooryas.blogsky.com

سلام... مطلب زیر توی وب خودمه :
((خدایا عاشقم باش))
خدایا تو را به معشوق ما بودن نیازی نیست.
ولی اگر تو عاشقمان نباشی . . .
به چه امیدی زنده باشیم

نیمچه روزنامه نگار شنبه 26 دی‌ماه سال 1388 ساعت 05:10 ب.ظ http://www.rezallahgolipour.blogfa.com

برای هر کاری بهانه لازم است بیچاره خدا که باید توان خیلی چیزا رو بده!!

تاوان؟
م....
من اینطور فکر نمی کنم اما قبول دارم در حقش خیلی ظلم می شه

مهسا پنج‌شنبه 26 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 05:30 ب.ظ

نانوایان هم جوش شیرین میزنند.............................بیچاره فرهاد

خیلی متوجه ارتباطش نشدم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد