می خواستم کار اشتباهی انجام بدم...
خیلی هم اصرار داشتم توش با وجود اینکه می دونستم بده!
نشد!
از اون به بعد هرچی از خدا مواستم گفتم ببین من به خاطر تو اون کارو نکردم...
خدا هم چشماش رو بست و هیچ وقت به روم نیورد.با وجود اینکه هر دومون می دونیم به خاطر اون نبود
اگه می شد انجامش می دادم!
اما اینبار واقعا به خاطر اینه که تو ازم خواستی
سلام. خوشحال میشم وبلاگ منو ببینید.
سلام.منم خوشحال می شدم بلاگ منو می دیدید
اگه خواستی از وبلاگت پول بدست بیاری 1 سری به لینک زیر بزن، اینجوری آمار بازدید وبلاگت هم بیشتر میشه!
فقط کافیه ۱ لینک بزاری توی وبلاگ، پول رو هم توی بانک ایران بهت میده
http://finepay.mihanblog.com
پول هم نمی خوام
روبراهی ؟
مرسی
آره مثل همیشه م.
تو خوبی؟
جالب بود:)
مرسی :)
خدا چشماش همیشه بازه ..... شما هم کار بدی نکردید .... خودش هم میدونه
چشمهاش رو بست= کنایه از اینکه نادیده گرفت = بخشید
میدونم منم برای همین گفتم چشماش بازه !
تا وقتی آدمهای خوب و بخشنده هستند به رحمت خدا امیدار نباش
این تنها چیزیه که بهش امیدوارم
رحمت خدا!
خدا علاوه بر بنده های خوبش خدای منم هست...
سلام... مطلب زیر توی وب خودمه :
((خدایا عاشقم باش))
خدایا تو را به معشوق ما بودن نیازی نیست.
ولی اگر تو عاشقمان نباشی . . .
به چه امیدی زنده باشیم
برای هر کاری بهانه لازم است بیچاره خدا که باید توان خیلی چیزا رو بده!!
تاوان؟
م....
من اینطور فکر نمی کنم اما قبول دارم در حقش خیلی ظلم می شه
نانوایان هم جوش شیرین میزنند.............................بیچاره فرهاد
خیلی متوجه ارتباطش نشدم...