این جانب مونارک.
متولد یکی از روزهای خدا توی یکی از ماههای سال ۶۸.
دانشجوی پزشکی یکی از دانشگاههای تهران و عاشق درس و دانشگاه...
غالبا هایپر اکتیو و چند روزی هر چند ماه یک بار منفعل!
اصولا در هر شرایطی کلیه ی سلول های خاکستری مغزم رو به کار می گیرم تا کارهای هیجانی انجام بدم...
از روزمرگی متنفرم و جز در شرایطی که منفعلم بهش دچار نمی شم...
از اینجا برای نوشتن فورانات مغزیم استفاده می کنم...
اول و آخرش اینکه خیلی مرسی که برای سیاهه های من وقت گذاشتید...
ادامه...
بله؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ممنون ما رو حذفیدیت !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! خوب پستات عجیب شده کوتاه و .... کاش یه بار دیگه اون کنار بلاگت رو می خوندی فک کنم از هدف گذاریهات دور شدی شاید حیف باشه سمپاد و سمپادیها این طوری معرفی بشن (البته این نظر من فقط به عنوان یه سمپادی ) سلاح مملکت خویش خسروان دانند
حضوری عرض می کنم
خوندم... من فقط می خواستم چیزهایی که توی ذهنم می گذره و نمی خوام یا نمی تونم سر و سامونشون بدم رو بریزم اینجا...نوشته هام هم بستگی به حال و هوایی داره که باعث شده بنویسم ربطی به کلیات احوالم نداره سمپاد هم مثل هر جای دیگه مملو از آدمهای جورواجوره... منم یکیش... وظیفه ی من در مقابل سمپاد در زمینه ی درس خوندنه که فکر می کنم خیلی خوب دارم بهش جواب می دم ممنون از راهنمایی هاتون
اونجا جای خوبی برای بریدن نیست! تو که خودت لعل شناسی! بهتر نیست یه شریان سطحی تر رو انتخاب کرد؟
اون عکس آدم خسته شده از همه چیز و بریده است من کارهای زیادی واسه انجام دادن دارم اصلا هم از زندگی خسته نیستم کلی شیطونی مونده که باید انجام بدم در هر صورت اگه من بودم کلا روش بهتری رو انتخاب می کردم تا رگ بریدن...
خب من یه دور تقریباً می تونم بلاگتو از اول خوندم/ یعنی 86 و 87 رو یه نگاه انداختم.88 رو هم تا این جا کامل خوندم. از طرز نگارشت خوشم اومد. مخصوصاً طنز نویسیت و به کار بردن واژه هات برام خیلی جالب بودن. ------------------------- این پست آخرت چه تصویری داره ها؟؟؟ خب شما دکتری ، از این چیزا زیاد دیدی، باید به فکر ما هام باشی دیگه . نمی گی می بینیم ، امکان غش کردنمون به سمت صددرصد میل می کنه:دی
خب من یه دور تقریباً می تونم بگم بلاگتو از اول خوندم/ یعنی 86 و 87 رو یه نگاه انداختم.88 رو هم تا این جا کامل خوندم. از طرز نگارشت خوشم اومد. مخصوصاً طنز نویسیت و به کار بردن واژه هات برام خیلی جالب بودن. ------------------------- این پست آخرت چه تصویری داره ها؟؟؟ خب شما دکتری ، از این چیزا زیاد دیدی، باید به فکر ما هام باشی دیگه . نمی گی می بینیم ، امکان غش کردنمون به سمت صددرصد میل می کنه:دی
لطف بی نهایتتون رو می رسونه
گاهی دوتا راه بیشتر نیت یا بی خیال شدن یا خودکشی کردن! من دوستی داشتم که همیشه وقتی از چیزی خیلی عصبانی می شد یه جای خودش رو زخم می کرد بعدش راحت می شد... این تصویر منو یاد اون انداخت
Oh my God
سلام
چقدر مختصر ومفید می نویسی...
بله؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ممنون ما رو حذفیدیت !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خوب پستات عجیب شده کوتاه و ....
کاش یه بار دیگه اون کنار بلاگت رو می خوندی
فک کنم از هدف گذاریهات دور شدی
شاید حیف باشه سمپاد و سمپادیها این طوری معرفی بشن (البته این نظر من فقط به عنوان یه سمپادی )
سلاح مملکت خویش خسروان دانند
حضوری عرض می کنم
خوندم...
من فقط می خواستم چیزهایی که توی ذهنم می گذره و نمی خوام یا نمی تونم سر و سامونشون بدم رو بریزم اینجا...نوشته هام هم بستگی به حال و هوایی داره که باعث شده بنویسم ربطی به کلیات احوالم نداره
سمپاد هم مثل هر جای دیگه مملو از آدمهای جورواجوره...
منم یکیش...
وظیفه ی من در مقابل سمپاد در زمینه ی درس خوندنه که فکر می کنم خیلی خوب دارم بهش جواب می دم
ممنون از راهنمایی هاتون
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند چنان نماند و چنین نیز نخواهد ماند
غنیمتی شمرای شمع وصل پروانه که این معامله تا صبحدم نخواهد ماند
زندگی قشنگه دوست من.فقط باید درست نگاهش کنی
شکی در قشنگیش نیست...
سلام...
هویجوری بهم سر نمی زنید..لااقل تولدم بیایید.....
کادو فراموش نشود....
وسیله ایاب وذهاب هم هست وقتی از سرمزار برگشتیم ..می برتتون خونه برای ناهار....
سلام
اختیار دارید خانوم.من که همیشه مزاحمتون می شم...
کیک فراموش نشود
اگر مزار محل گزار باشه که خوبه اگه نه که دور از جون...
ما که نهاری ندیدم...
اونجا جای خوبی برای بریدن نیست!
تو که خودت لعل شناسی! بهتر نیست یه شریان سطحی تر رو انتخاب کرد؟
اون عکس آدم خسته شده از همه چیز و بریده است
من کارهای زیادی واسه انجام دادن دارم اصلا هم از زندگی خسته نیستم
کلی شیطونی مونده که باید انجام بدم
در هر صورت اگه من بودم کلا روش بهتری رو انتخاب می کردم تا رگ بریدن...
روزت مبارک دکتر ...
روز شما هم مبارک عزیزم...
راستش اعتراف می کنم با دیدن این تصویر جا خوردم.
روز پزشک رو به شما تبریک می گم.
خیلی که ترسناک نبود.بود؟
مرسی روز شما هم مبارک
سلام خانوم بهمون سر نمیزنی؟////////////////////
سلام
به کدوم آدرس؟!!!!!
دوس جون....این عکسای خشن چیه؟؟؟؟
الهی...
چه روحیه ی لطیفی...
خب من یه دور تقریباً می تونم بلاگتو از اول خوندم/ یعنی 86 و 87 رو یه نگاه انداختم.88 رو هم تا این جا کامل خوندم. از طرز نگارشت خوشم اومد. مخصوصاً طنز نویسیت و به کار بردن واژه هات برام خیلی جالب بودن.
-------------------------
این پست آخرت چه تصویری داره ها؟؟؟ خب شما دکتری ، از این چیزا زیاد دیدی، باید به فکر ما هام باشی دیگه . نمی گی می بینیم ، امکان غش کردنمون به سمت صددرصد میل می کنه:دی
خب من یه دور تقریباً می تونم بگم بلاگتو از اول خوندم/ یعنی 86 و 87 رو یه نگاه انداختم.88 رو هم تا این جا کامل خوندم. از طرز نگارشت خوشم اومد. مخصوصاً طنز نویسیت و به کار بردن واژه هات برام خیلی جالب بودن.
-------------------------
این پست آخرت چه تصویری داره ها؟؟؟ خب شما دکتری ، از این چیزا زیاد دیدی، باید به فکر ما هام باشی دیگه . نمی گی می بینیم ، امکان غش کردنمون به سمت صددرصد میل می کنه:دی
لطف بی نهایتتون رو می رسونه
گاهی دوتا راه بیشتر نیت یا بی خیال شدن یا خودکشی کردن!
من دوستی داشتم که همیشه وقتی از چیزی خیلی عصبانی می شد یه جای خودش رو زخم می کرد بعدش راحت می شد...
این تصویر منو یاد اون انداخت
راستی این قالبت برای من کاملاً به هم ریخته میاد بالا.
واسه چی؟
فکر نکنم برای دیگران مشکلی داشته باشه
در هر صورت اگه کاری از من بر میاد بگید