دوباره پاییزه
حوالی تولد تو...
این چند سال چه روزهایی با هم داشتیم چه پاییز هایی...
چه آذر...
قصه همون قصه است و باز تنهایی منو آرزویی موقع فوت کردن شمعهای کیک تولدت...
چه فرقی می کنه...
من همون منم!
از تنهایی متنفرم
لعنتی چرا نمی فهمی؟ از تنهایی می ترسم...