یلدا مبارک

بارون با همه ی زیباییش غمگینه  

وقتی خودت تنهایی زیرش قدم بزنی 

 

ساحل با همه ی آرومیش غمگینه 

وقتی برگردی و فقط رد پای خودت رو ببینی 

 

یلدا با همه ی شیرینیش غمگینه 

وقتی کسی رو نداشته باشی که به نیتش حافظ باز کنی 

 

من با همه ی شادیم غمگینم 

وقتی کسی رو نداشته باشم... 

وقتی تنهام! 

 

پ.ن:همیشه برای اعیاد ایرانی احترام خاصی قائل بودم 

به نظرم اونا هستن که ایران رو ایران نگه داشتن 

و برای زرتشتی ها 

چون اونا هستن که اصالت ایران رو زنده نگه داشتن 

اگر قرار باشه ایران رو تقسیم کنن به نظرم سهم اونا از همه بیشتره 

انگار فقط اونان که یادشون مونده ما چه آدابی داشتیم و ایرانی موندن 

 

یلدا رو به شکل خاص بهشون تبریک می گم 

و مخصوصا به کوروش عزیز 

یلدا مبارک 

 

۲در ۲

خواب دیدم ل. بهم اس ام اس زده: 

 

بی تو حتی 

                    ۲ ضربدر ۲ ها هم 

                                                     ۴ نمی شوند 

 

این روزا خواب ها هم دروغ می گن!

خدایا تو بازی کن

خدایا من می ترسم 

می خوام چشمامو ببندم 

همه چیزو می دم دست تو 

رسیدیم مقصد منو صدا کن 

راضیم به هر جایی که می خوای بریم 

 

نمی خوام!

دلم گرفت... 

خیلی زیاد ... 

داشتم به یه سری از لینکهای گوشه ی بلاگم سر می زدم... 

دوباره چندتا خداحافظی... 

 

خدایا چرا خداحافظی همیشه اینقدر سخته؟

next move

   what's your next move God?  

we are in same hand and life is on the other one! 

 

اندر احوالات ما

و اما بگذار بگذریم! 

سلام 

این چند هفته اونقدر حال من خوبه که حد و حساب نداره.دلیل پست الانم هم اینه که بگم اگه یکم پست ها بلاگ رو غمگین کردن mosmileys.gif : 94 par 54 pixels.

 اصلا ربطی به احوالات من نداره و بسیار شنگول می باشم... 

 

تعطیلات اول رو رفتم اصفهان تعطیلات دوم شیراز 

یه سری دیگه هم اینجوری تعطیل کنن می رم کیش. زود باشید 

توی این تعطیلات هی یه چیزی می گفت درس بخون یکی دیگه می گفت نمی خوادsamvetesmiley.gif : 72 par 32 pixels. 

بعد من دیدم اونی که می گه نمی خواد منطقی تر داره می گه می گه بعدا وقت هست... 

اینه که در حال حاضر و بین التعطیلین زیر فشار تحصیل لهیده شدمflexibel.gif : 19 par 27 pixels. 

 

 

همش اینا نیست که... 

علوم پایه از ۱۳ اسفند به ششم منتقل شد! 

تو عهد دایناسورها هم تقویم بوده من نمی دونم تازه نشستن چرتکه انداختن دیدن ۱۳ام تعطیله!  

خیلی خونده بودم یه هفتشم کم شد

خوب از اول که معلوم بود.چه مرضیه اعلام کردید ۱۳ام که بعد بیاریدش ۶ام؟  

 

تولد

دوباره پاییزه 

فصل تولد تو! 

 

امروز.... 

۱ سال دیگه هم گذشت.... 

می دونی روزهای تولدت یاد این می افتم که گفتی یکی از تولدهام یکی بهم کادو می ده...کسی که انتظارشو ندارم و بعد دیگه تنها نیستم... 

چند تا تولد گذشته از اون سال؟ 

راستی شنیدم هنوز تنهایی... 

 

هنوز اون فرشته که قرار بود بیاد و با همه فرق داشته باشه نیمده؟ 

تولدت مبارک 

 

 

خیره به بیرون از شیشه ی ماشین باریدن بارون رو روی برگهای زرد چنار نگاه می کردم 

عصبی بود 

منو به بوی سیگار دعوت کرد و بی تفاوت از استشمامش مست می شدم 

از شدت مستی عقم گرفت شیشه رو کشیدم پایین: خاموش کن اون لعنتی رو! 

 

اتفاق

خیلی ساده با یه لبخند 

می شه منکر همه چیز شد و گفت: 

فقط یه اتفاق بود... 

 

یادته؟

هوا سرد...پنجره باز... 

من!کنار پنجره آرام   مطمعن.... 

بوی قهوه ...مست کننده...سرکش...عصیان گر...

لباس پشمی بالای زانو...آستین های آویزان... 

هوا تاریک...بی گذر... 

خیابان خیس...تنها....منتظر... 

یادته؟ 

معلومه که نه... 

صدای اسپیکر: اگه عشق منی چرا با دیگرونی؟ 

از این خواننده صداش و ترانه هاش متنفرم... 

next! 

کتت رو بزار روی صندلی... 

تا خشک بشه 1 ساعتی برای صحبت وقت هست...