این جانب مونارک.
متولد یکی از روزهای خدا توی یکی از ماههای سال ۶۸.
دانشجوی پزشکی یکی از دانشگاههای تهران و عاشق درس و دانشگاه...
غالبا هایپر اکتیو و چند روزی هر چند ماه یک بار منفعل!
اصولا در هر شرایطی کلیه ی سلول های خاکستری مغزم رو به کار می گیرم تا کارهای هیجانی انجام بدم...
از روزمرگی متنفرم و جز در شرایطی که منفعلم بهش دچار نمی شم...
از اینجا برای نوشتن فورانات مغزیم استفاده می کنم...
اول و آخرش اینکه خیلی مرسی که برای سیاهه های من وقت گذاشتید...
ادامه...
خبیث !
خوب حالا!
خسته ام .....
بیا الان بریم بیرون خیابان نوَردی (از مشتقات کوهنوردیه میگن ! ) !! ;)
از چی؟
من عاشق متراژ خیابونم...
در آب مرده بهتر که در آرزوی آبی ....
بله خوب ولی من از خفه شدن می ترسم...
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی ؟
چه خیال ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی
به چه دیر ماندی ای صبح ؟ که جان من بر آمد
بزه کردی و نکردند موذنان ثوابی
نفس خروس بگرفت که نوبتی بخواند
همه بلبلان بمردند و نماند جز غرابی
نفحات صبح دانی ز چه روی دوست دارم ؟
که به روی دوست ماند، که بر افکند نقابی
سرم از خدای خواهد که به پایش اندر افتد
که در آب مرده بهتر، که در آرزوی آبی !
دل من نه مرد آن است که با غمش بر آید
مگسی کجا تواند که بیفکند عقابی ؟!
نه چنان گناهکارم که به دشمنم سپاری
تو به دست خویش فرمای، اگرم کنی عِقابی
دل همچو سنگت ای دوست به آب چشم سعدی
عجب است اگر نگردد که بگردد آسیابی
برو ای گدای مسکین و دری دگر طلب کن
که هزار بار گفتی و نیامدت جوابی
......
عاشق این شعرم، هر دفعه میشنومش یه جوری حالی به هولی میشم ! نمیدونم چم میشه! تو جوریت نمیشه ؟؟؟
نمی دونم...شاید یه جوری...همون نمی دونم!
من کلا نسبت به سعدی آلرژی دارم...
همه عالمو ادمو آب ببره تورو خواب میبره !!!!!
قابلیت هام بالاست...در هر شرایطی توانایی خوابیدن دارم...
حالا چی شده؟
یهنی خودم تهنایی برم بیرون خیابون نوردی نمیای ؟!
اصلا حالا که اینطوره میرم خواب نوردی !!
من عاشق متراژ خیابونم...
خواب التیام بخش خیلی دردهاست...
حداقل موقتا
....
نمی شنوم...چی گفتی؟
بازم میگم
چشمها پرحرف ترین اعضای بدن یک انسان هستند.
اینم آدرس وبلاگ من:
http://thunder.blogsky.com
بلی!مرسی!
فی الواقع کمی احتیاج به دلداری داشتم...
سلام
از همکاری شما شپاسگذارم.
این برنامه های جاوا میشه گفت تقریبا روی همه سونی اریکسون ها اجرا میشه ولی روی نوکیا ها یکی میشه یکی نمیشه
سلام
ممنون از پاسخ شما
اینم خباثت نیست دلبریه!
آره؟!
غـلام هـمـت آن رند عافیت سوزم
کـه در گداصـفـتی کیمیاگری داند
وفا و عـهد نـکو باشد ار بیاموزی
وگرنـه هر کـه تو بینی ستمـگری داند
بـباخـتـم دل دیوانـه و ندانسـتـم
کـه آدمی بـچـهای شیوه پری داند.....
اگه اون رند عافیت سوز رو پیدا کردی به منم نشون بده...
این روزها این جور موجودات نایاب شدن
میگم که توی روز نهم گیر کردی ؟!!
دهمم نمیاد...
چیییی مییییگی؟!!
اونو همه دارن
برا من بدتره!!!
کی گفته قراره آدم شیم؟!
امیدوار شدم...
فکر کنم قبل از اینکه خدا از اون بالا بندازتون پایین از این قول و قرارا باهامون گذاشته...
شاید نتونم ولی می تونم سعی کنم...
چند سال بعد :
روز ۹ ...... !
نخیرم روز ۱۰!