این جانب مونارک.
متولد یکی از روزهای خدا توی یکی از ماههای سال ۶۸.
دانشجوی پزشکی یکی از دانشگاههای تهران و عاشق درس و دانشگاه...
غالبا هایپر اکتیو و چند روزی هر چند ماه یک بار منفعل!
اصولا در هر شرایطی کلیه ی سلول های خاکستری مغزم رو به کار می گیرم تا کارهای هیجانی انجام بدم...
از روزمرگی متنفرم و جز در شرایطی که منفعلم بهش دچار نمی شم...
از اینجا برای نوشتن فورانات مغزیم استفاده می کنم...
اول و آخرش اینکه خیلی مرسی که برای سیاهه های من وقت گذاشتید...
ادامه...
سلام
غرور خیییییییییییییییییلی بدههههههههههههههههههه
نه تنها بشکنش٬ بلکه بزن خرد و خاکشیرش کن٬ بقایاش رو هم بریز یه جای بی نام و نشون تا یه وقت خدای نکرده شهرداری برش نداره ببره بازیافتش کنه.
روش کار می کنم...
به نظر من غرور همه جورش بده...چه کاذبش ..چه راستکیش...همه جورش گردن خود آدم رو می شکنه!!
موافق نیستم...
غرور به جا به آدم کمک می کنه تا نذاره به شخصیتش توهین بشه...
اما کاذبش....