گاه می اندیشم لبخند های من طلسم ساده ی یک بهت نیست...
و گریه هایم توهم بی ریای یک غم...
زندگی خواب شبانه ی دخترک ۱۴ ساله ای نیست که هر شب روزهای بی کسی اش را به نظاره می نشیند...
زندگی شاید همین باشد:تردید میان دو چرای ما...
خدا جون امتحانات نزدیکه...این ترم هم مثل ترم پیش خودت زحمتش رو بکش...
خدا: اصلا می خوای مدرک پزشکیتو من بگیرم؟
پ.ن: این عکس حس خوبی بهم می ده...
تو اونقدر خوبی که بدی هام رو نمی بینی
اونقدر بدی که خوبی هام رو نمی بینی
اصلا تو کوری
اونقدر دوری که صدام رو نمی شنوی
بیا نزدیک
شاید کر هم باشی...